آدما بزرگ میشن ... عوض میشن .... عوضی میشن ... گم میشن ...
غرق میشن ... خفه میشن ....
اما یاد میگیرن ....
دیگر نخواهم آمد ......
هیچ گاه .....
(من دیوانه ای بالفطره هستم
گاه مشتی بر دیواری کوفته و آرام میشوم
گاه با نگاهی مجنون و دیوانه
عاشقم من
عاشق بازی با کلمات و آدم ها
اما هیچگاه آدمی را اسباب بازی خود نکرده ام
زندگیم بر پایه ی انسانیت بود
ولی حیف انسانی ندیدم
حتی در خودم
پس بدرود میگویمت
بدرود)
به سراغ من اگر می آیید